-
تنی چند از نوجوانان و جوانان و امین تارخ
شنبه 16 مهر 1401 11:03
پستی با این عنوان در دنیای سایبری گم شده است به یابنده مزدگانی داده خواهد شد. و اما در این سه هفته دل و دماغ نداریم حوصله نداریم دستمان به هیچ کاری نمیرود اوضاع احوال دارالحکومه بهم ریخته است همینطور اندرونیمان به ان شکل که تمامی اندرونی از اتاق پرنسسمان که الان پیش دبستانی میرود تا اتاق خودمان تا مطبخ تا سالن نشیمن...
-
ملکه مرد، پادشاه زنده باد!!!!!
یکشنبه 20 شهریور 1401 14:43
خوب بالاخره این چارلز لپ قرمزی به تخت پادشاهیش رسید با همسر محبوبش!! منظورم همان عجوزه پیر داغون هست !!!الان روز سوم هست که تمامی شبکه ای انور ابی کارشان شده تجلیل از ملکه و خاندانش که وای چه صلح طلب بود وای چقدر مسئول بود وای چقدر مهربون بود خوب درمورد صلح طلبی بنظرم مردم ایرلند باید نظر بدهند و درمورد مسئول بودن...
-
همایونی و کرونا
دوشنبه 7 شهریور 1401 10:11
خوب جونم براتون بگه با وجود همه مراقبت های وسواس گونه ای که در این دوسال واندی بکار بردیم با فرستادن شاهزاده خانم به کمپ تابستانی برای امادگی دوره پیش دبستانی ، اول ایشان و سپس همایونی و سپس ژان و سپس قبله عالم و ماه مان عزیزمان دچار کرونا شدیم شاهزاده خانم سبک گرفت و بقیه هم، اما من و ژان نسبتا سخت که البته مایی که...
-
دروغ
شنبه 5 شهریور 1401 09:57
نمیدونم چه مرضیه که همه در حال دروغ گفتن به همن اونم بدون دلیل در طول دوسه ماه گذشته از دد-سه نفری که اصلا انتظار نداشتم دروغ شنیدم اونم بدون دلیل یکی از اون افراد یکی از نزدیکانمه که خیلیم سعی کردم به روش نیارم ولی نشد حتی دوسه بار بهش فرصت دادم که راستشو بگه و از چشم مبارک نیفته ولی نگفت و افتاد راستش من خیلی سخت...
-
اصابت سایبری
چهارشنبه 12 مرداد 1401 13:15
-
آبادان
شنبه 7 خرداد 1401 12:08
" همه چیزمان به همه چیزمان می اید" کاش مرحوم علی حاتمی هیچوقت این جمله طلایی را دیالوگ مظفرالدین شاه نمیکرد کاش هیچوقت درمورد ما صدق نمیکرد کاش صداقتی در جریان بود کاش صدای شیون از خانه همسایه بالایی که برادر، شوهرخواهر و خواهرزاده اش زیراوارند نمی امد ولی با ای کاش هیچ مشکلی حل نمیشه و متاسفانه ان جمله...
-
رییس جدید
شنبه 10 اردیبهشت 1401 14:53
خوب هنوز در سال جدید و قرن جدید خودمونو کامل پیدا نکرده بودیم که دخترک خیلی ناگهانی رفت و یک پسرک جاش اومد !!!! پسرک خیلی مودب و متواضع هست البته فعلا تا بعدا ببینیم چی میشه دخترک انقدر ناراحت شد که کرونا گرفت و در حالی که فکر میکرد حتما در حوزه دیگری به عنوان مشاور خواهد رفت فهمید که قراره تعدیل بشه غم انگیز نیست؟...
-
اولین روز کاری قرن جدید
شنبه 6 فروردین 1401 11:35
خوب امروز اول صبح خروسخوان اومدیم دارالحکومه بعد از سه سال به شیراز جانمان و دیدن خانواده رفتیم 46 سالگی را فوت کردیم خدایا جانم ممنون و سپاس برا ی همه لحظات عمرم و برای این دنیا و برای این کشور و همه کشورها خدایا جانم ممنون و سپاس برای صلح و آرامش و شور و رونق زندگی برای این کشور و همه کشورها امسال حس خوبی دارم عید...
-
ماه من
یکشنبه 1 اسفند 1400 13:22
عجیب نیست ماه من ،ماه اخر سال،ماه زیبای گل نرگس ،و بدو بدو شب عید، ماه شکوفه های گیلاس و بادام و هلو ،ماه خونه تکونی و خرید و هفت سین و بالاخره ماه تحویل دادن سال قدیم به سال جدید و گذر از 45 سالگی و ورود به چهل و ششمین سال زندگی ماه زیبای من ماه من
-
چشمان کاملا باز بسته
شنبه 23 بهمن 1400 09:36
مدتها به این فیلم اقای کوبریک فکر کردم مدتها به خود فیلم و عنوانش حالا کاملا میفهممش چون با چشمان کاملا باز خود خواسته نمیبینم این همه فجایع و اختلاس و ارتشا و فساد رو این همه مصیبت و ظلم و کثافت رو این همه دیوثس و دریوزگی و کم مقداریو بیمقداری رو و خیلی اینهمه های دیگه
-
کله سحر با ابی
سهشنبه 5 بهمن 1400 07:43
دور کاریمون تقریبا لغو شده و رییس جدید به شحخمش هم نیست که کودک 4 ساله ای داریم که مسئول نگهداریش هستیم در دوره دور کاری پرنسسس جانمان دو روز و یاسه روز به خانه مادرمان میرفت و انجا میماند چون از هم دوریم و مسافت و ترافیک سنگین خودش مصیبتی است در پایتخت خلاصه که اعصابمان له له است له له له عینه جگر زلیخا چهار روز برای...
-
با ما بودی ......بی ما رفتی .....
یکشنبه 19 دی 1400 12:48
صبح با صدای استاد بنان بیدار شدم ساعت 6 صبح و به علت قرص دیشب گیج و گنگ کامل (پروژه درد گردن و دست و سر ادامه داره !!!) داشتم فکر میکردم اول صبح یا کله سحر ژان باتیست برای چی داره بنان گوش میده ؟ که فهمیدم مستند از بازماندگان اون پرواز لعنتی من بعد از اون فاجعه دیگه مثل قبل نشدم عمیقا سوگواری کردم به شکلی که انگار یکی...
-
دزیره در پاریس
سهشنبه 14 دی 1400 10:07
دلم میخواد دوباره برم به خاطرات فکر میکنم به سنگفرش های خیابان های قدیمی به همون قسمت old Paris به کافه ها به پرسه زنی در خیابونا به چشم انداز سن به پل های سن به ایفل ب ه لوور و به سیگار کشیدن بعد از نوشیدنی ها ی خنک یا قهوه های صبحگاهی به اپارتمان قدیمی طبقه چهارم و گربه جانی که قبل از من اونجا بود و بعدهم اونجا موند...
-
سه جلد
دوشنبه 13 دی 1400 12:43
راستش از لحظه زایمان تا الان دچار عینک شدیم یعنی اولین بار که گوشی موبایل دستمان گرفتیم و صفحه محو بود فهمیمیدیم دچار عینک شدیم و فکر کردیم موقت است و اثر داروی بیحسی موضعی، که نبود و دائم ماند و الان دیگر بدتر شده یعنی هنوز به عینک به عنوان یک ابزار کمکی واجب عادت نکردیم و بسیار پیش میاید که در جایی بانکی چیزی...
-
خواب زدگی
دوشنبه 15 آذر 1400 10:41
پریشب که نوری اسمان نطنز را روشن کرده بود و صدای مهیب و این اخرین خبری بود که قبل ازخواب از شبکه های معاند شنیدیم تا صبح در گیر جنگ هسته ای بودم و درگیر اینکه به خانواده ام اسیبی نرسد و مورد تابش قرار نگیرند و انهم در خانه کودکی هایم !!!! خلاصه که صبح شگفت زده و خسته از جنگ از خواب بیدار شدم شگفتا که این جنگ چه تاثیر...
-
گاهی به اسمان نگاه کن
یکشنبه 7 آذر 1400 09:54
ابرهای قلنبه سفید در اسمان بودن و من رفتم پول کارت به کارت کنم یه لحظه سرم را بالا بردم که به گردن مبارک استراحت بدهم و ابرهای سفید قلنبه را دیدم کنار هم و سرم پایین نیامد همیشه وقتهایی که خوشحالم به اسمان نگاه میکنم و وقتی ناراحتم و دلم گرفته و وقتی چیزی را درک نمیکنم و ......به اسمان نگاه کن ف جان به اسمان به ملکوت...
-
درخت زیبای من
دوشنبه 1 آذر 1400 09:00
در محل کار دچار آرامش قبل از طوفانیم مدیریت ارشد تغییر کرده و خوب طبیعتا مدیرکل ها و معاونین هم تغییر خواهند داشت لذا در فاز قفل شدگی تمام کارها قرار داریم صبح های شیفت راه میفتیم و اینجا خبری نیست و زنگمان که میخورد برمیگردیم در طول روز بعد از چک اینستا و ایمیل و گردش های مجازی دیگر به پنجره و درخت های زیبای حیاط محل...
-
شگفتانه
یکشنبه 16 آبان 1400 09:13
باورتان بشود یا نه چند بار وبلاگ نازنینمان را باز کردیم و بستیم و حرفی نبود!!! یعنی برای ما که همایونی باشیم که دائم در حال گفتگوی درونی هستیم و افاضات ...عجیب بود سکوت امده و جایگزین شده و عجیب است خیلی ارام خیلی سرخوش و شکرگزاریم برای همه چی از تغییر اقلیم و کرونا بگیر تا خشکسالی و گرانی عوارض سن و میانسالی است...
-
غار کهف
دوشنبه 29 شهریور 1400 08:26
سلام همایونی به همگی میدانیم دلتان برای همایونی و بارعامش تنگ شده ولی چه کنیم که در شرایط قرمز کرونایی حکیم باشی رخصت نمیدهد که بار عام بدهیم مدتهاست در غار تنهاییمان به سر میبریم تقریبا از میانه های اذر ماه گذشته مهره 4و 5 گردن مبارک بازی در آورده و دست چپمان از دردچیزی کم نمیگذارد تقریبا 45 جلسه فیزیوتراپی مشغولیم و...
-
یاد کودکی
دوشنبه 26 آبان 1399 08:20
وقتی کوچک بودیم و برای سفر تابستانی به شیراز و خانه مادربزرگ مادری میرفتیم با دختر خاله مادرم همبازی بودم و اغلب یکی دو شبی به خانه انها میرفتم خانه های قدیمی شیراز اغلب حیاط های بزرگ با درخت های خرمالو نارنج انار و سرو دارند مثل خانه مادر بزرگم با شب بو هایی که در گلدانهای سنگی از پایین تا روی تیغه دیوار قد کشیده اند...
-
خدایا جانم
یکشنبه 25 آبان 1399 11:12
راستش نمیدانم از کجا شروع کنم میدانم در قلبم همیشه بودی و هستی یادت هست که حتمن هست همیشه از بچگی مستقیم با خودت صحبت میکردم مستقیم از خودت میخواستم مستقیمه مستقیم تا وقتی که به دیدن خانه ات دعوتم کردی ودر بیست و یکی دوسالگی امدم هنوز یادم هست اولین لحظه ای که خانه ات رادیدم چنان مبهوت بودم جنان عظمتش مراگرفته بود که...
-
دکتر همایونی
چهارشنبه 14 آبان 1399 12:37
بله در این اوضاع احوال قارشمیش مقاله همایونی چاپ و در واپسین لحظات فرصت دفاع که ترم جدید برایمان حساب نشود از رساله دکترای خود دفاع نمودیم الان دکتر همایونی متخصص انواع و اقسام الودگی های محیط زیست دارای بورد تخصصی الودگی خاک هستیم - مبارکمان باشد کلا ایمان داریم به خواست کائنات به زمانبندی کائنات و به چرخش فلک و...
-
بلوندی
سهشنبه 11 شهریور 1399 09:56
با یک همایونی بلوندی مواجهید که بلوندیش حدود 2 میلیون ناقابل اب خورد !!! یعنی میناجون تلافی این قرنطینه کرونایی و نرفتن های این 8 ماه را یکجا دراورد و حقمان را کف دستمان گذاشت تازه نصف سرمبارک بلوند شده نیمه دیگر 1 ملیون اضافه تر میشد که صلاح ندیدیم در این اوضاع و احوال اقتصادی بیشتر از این خرج خودمان کنیم همچین...
-
کرونا نوشت 3
یکشنبه 2 شهریور 1399 13:39
بعد از 8 ماه یعنی از دی ماه تا الان قرار است فردا برویم ارایشگاه و سرو صورت را صفا بدهیم و زلف های پریشان همایونی رابدست هنرمند ارایشگر ویژه همایونی مینا جون بدهیم ناگفته نماند که ایشان از اون ارایشگر قدیمیای زمان قبل از 57هستن در ارایشگاه معروف اندره ان زمان کلی از گذشته برای همایونی نقل داستان میکنن ایضا قهوه و فال...
-
کرونا نوشت 2
دوشنبه 13 مرداد 1399 13:37
در یک بیحوصلگی دسته جمعی بسر میبریم و چاره ای نیست همین ویندوشاپینگ های الکی عجب تاثیری در روحیه همایونی داشت و خبر نداشتیم والله این ملیجک هم نیست که از مصاحبتش لذت ببریم یک کولوچه قلنبه بدنیا اورده و رفته مرخصی زایمان در دارالحکومه تنها ماندیم و بیحوصله خرید های هفتگی و ماهانه که خودش تفریحی بود به مصیبت تبدیل شده...
-
اندر احوالات روزهای کرونایی
شنبه 13 اردیبهشت 1399 13:50
دست خود را میشوریم و ضدعفونی میکنیم و بعد شک میکنیم و از از سر همه خریدها را میشوریم و ضدعفونی میکنیم و بعد شک میکنیم و ازاز سر روزهای شیفتمان کار میکنیم در روزهای دور کاری تا نصفه شب و فردا از از سر اشپزی و بازی با دخملک که غرغرو شده و از در خانه ماندن کلافه شده و فردا از ازسر مکمل های ریز و درشت برای تقویت ایمنیمان...
-
کرونا دربلاد "حالا ولش کن های مدعی"
دوشنبه 5 اسفند 1398 10:51
بله مستحضرید که جناب مستطاب ویروس کرونا با یک بلیت یا بلیط درجه یک فرست کلاس تشریف آوردن به بلاد ما یهویی خیلی شیک و مجلسی سر از قم دراوردن و از سر هوس بازی یه هموطن 60 ساله رو که اتفاقا سابقه سفر خارجی هم نداشت رو ناک اوت کردن متاسفانه .....بله.... مسئولینی که احساس تکلیف در قبول مسئولیت امانشان را بریده در یک هفته...
-
دوستم
یکشنبه 6 بهمن 1398 14:25
امروز با دوستم حرف زدم دوستم که چند سالی است رفته است و الان حالش حداقل از من بهتر است دلم میخواهدش که بشینیم مفصل به گعده های خودمان با نوشیدنی های خودمان باسیگار کشیدن های یواشکیمان (خیرسرمان فکر میکردیم یواشکیست !!!)دلم شنیدن بی واسطه صدا و بغلش را میخواهد دلم دوستم را میخواهد دوستم را
-
گوش شنوایی هست؟
یکشنبه 22 دی 1398 11:33
بارها صفحه را باز کردم و بستم زبانم لال شده از شدت بهت و تحیر و و جابجا شدن مرزهای وقاحت بعداز سه روز تکذیب حالا با افتخار صحبت از خطای انسانی میکنید ؟ کاش ذره ای از شرف و ابرو و وجدان بویی برده بودید کاش حداقل یک مسئول استعفا میکرد تازه طرفداران ساندیس خورتان هشتک شجات و صداقت هم میزنند بابا خیلی خوبید شماها گونه...
-
حال خوش غافلگیری همیشگی
دوشنبه 4 آذر 1398 08:21
راستش نمیدونم چی بگم اینکه درست بعد از ده سال همونجایی هستیم که بودیم و بدترش حتی؟! اینکه این اقای بنفش با اون قبلیش و قبلترش هیچ فرقی ندارن ؟ اینکه راحت مثل ابخوردن تصمیم میگیرن و اینترنت و به این شکل قطع میکنن و بعدشم مثل عذر بدتر از گناه عذرخواهی میکنن و میگن اینطوری براتون بهتره؟ اینکه گولو حالش خیلی اکی نیست ؟...