خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خواب زدگی

پریشب که نوری اسمان نطنز را روشن کرده بود و صدای مهیب  و این اخرین  خبری بود که قبل ازخواب از شبکه های  معاند شنیدیم تا صبح در گیر جنگ هسته ای  بودم  و درگیر اینکه به خانواده ام اسیبی نرسد  و مورد تابش قرار نگیرند و انهم در خانه کودکی هایم !!!!

خلاصه که صبح شگفت زده و خسته از جنگ از خواب بیدار شدم 

شگفتا که این جنگ چه تاثیر عمیقی بر روح روانمان گذاشته !!!! 

یک جمله جالب خوندم که از صبح فکرمو مشغول کرده و میگه اگر با خودت ملاقات کنی ایا از خودت خوشت میاد؟ جالبه نه ؟ من از صبح دارم به خودم از بیرون نگاه میکنم ببینم چطورم ایا؟

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه پنج‌شنبه 18 آذر 1400 ساعت 05:42 http://taraaaneh.blogsky.com

چرا آسمان روشن شده بود؟
بعدهم سوال خوبیه اینکه از خودمون خوشمون میومد یا نه. نمیدونم واقعا. احتمالا از بعضی از خصوصیات خودم خوشم میومد.

اره چالشیه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.