خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

تنی چند از نوجوانان و جوانان و امین تارخ

پستی با این عنوان در دنیای سایبری گم شده است به یابنده مزدگانی داده خواهد شد.

و اما 

در این سه هفته دل و دماغ نداریم حوصله نداریم دستمان به هیچ کاری نمیرود اوضاع احوال دارالحکومه بهم ریخته است همینطور اندرونیمان به ان شکل که تمامی اندرونی از اتاق پرنسسمان که الان پیش دبستانی میرود تا اتاق خودمان تا مطبخ تا سالن نشیمن همه عینه خانه جهودهاست( با احترام به خانه جهودهای مرتب و منظم مثل بود و در مثل مناقشه نیست ضمن اینکه در تمامی دوران کودکیمان همسایه مادربزرگمان از همین قوم بود و داخل خانه عینه کمد اقای ووپی بود بنابراین به چشم دیدیم که گفتیم ) حالا به هرحال بیحوصله بی انرژی بشکه باروت از خشم و بیچارگی توام و هر بار با اهنگ معرف این روزها اهنگ شروین جان اشکمان سرازیر است و بند نمی اید هر روز خبر یک جوان ی نوجوان و هرروز عذرهای بدتر از گناه  هر روز 

اما پایان شب سیه سپید است به این مطمئنیم  مطمئن چون یقین قلبی