خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

عدل الهی (کیفر فلک)

جمعی سیاهروز سیهکاری تواند             باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست


سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی بخلق     در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست


کمی تا قسمتی  از  شعر پروین اعتصامی 
ممنون از کامشین عزیز برای یاداوری 

 

بدون تاریخ - بدون تیتر

راستش الان دوهفته است که من و پرنسسم سخت مریضیم  سرماخوردگی خیلی شبیه کرونا و با تشخیص ویروس حاد تنفسی و بعد از سه چهار روز دیدن یک ابسه لوزه بدون اغراق اندازه ی  2زاری قدیمی در گلویمان و خود درمانی با سفکسیم و انتشار به گوش و گوش درد و دخترک سرفه های وحشتناک بیشتر در شب ها و لذا اعصاب نداریم 

بیشتر از همه چی این عجوزه که همراه لپ قرمزی تاج گذاری کرد رفت روی مخمان والله ما همایونی با این جلال و جبروتمان (!!!!!!) تا حالا بفکر این جفنگیات نیفتادیم حالا این پیرزن جادوگر بدهیبته بیریخت تاجگذاری که کرده هیچ دست هم تکان میدهد !!!! 

بگذریم صرفا عصبانی بودیم و دوست داشتیم سر یک نفر خالی کنیم  در واقع بقول یکی از اهالی دارالحکومه استفراغ روانی بفرماییم همین 

اوضاع دارالحکومه هم مثال زدنی است هیاهوی بسیار برای هیچ !!!! حوصله نداریم  بسیجی جان در یک حرکت کیش و مات شد و با نگاهی به اسمان دوخته در افق محو شد!!!! البته ظاهرا با ما خوب است خدابخیر کند 

پسرک جدید

خوب از اینور سال پسرک جدید به عنوان رییس اومده  پرهیجان  بسیجی با چشمهای براق و نسبتا خوش قیافه  اما بشدت بچه پررو 

دیگه حوصله این مدل روسای تازه از تخم درامده مدعی رو ندارم لذا اون روی همایونی را بزودی و در طی یک جلسه نشانش خواهم داد تا بداند که یک من ماست چقدر کره داره  و ما هم از اوناش نیستیم و اگه قراره باهم کار کنیم باید بدونه با کی طرفه بله 

بشدت لازم داره بنظرم