خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

کله سحر با ابی

دور کاریمون تقریبا لغو شده و رییس جدید به شحخمش هم نیست که کودک 4 ساله ای داریم  که مسئول نگهداریش هستیم در دوره دور کاری پرنسسس جانمان  دو روز و یاسه روز به خانه مادرمان میرفت و انجا میماند چون از هم دوریم و مسافت و ترافیک سنگین خودش مصیبتی است در پایتخت 

خلاصه که اعصابمان له له است له له له عینه جگر زلیخا  چهار روز برای یه کودک سه ساله خیلیه که از پدر مادرش دور باشه و چاره ای نیست  فعلا چون مهد کودک ها با کرونا جای امنی نیست یعنی  در واقع من میترسم و با امدن پرستار هم ژان موافقت نمیکنه 

خلاصه که شلم شورباست حال دلم 

راننده اسنپ امروز کمی بداخلاق بود که با صدای ابی جان از ان گذر کردیم 

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه سه‌شنبه 5 بهمن 1400 ساعت 21:33

ابراز ی همدردی من رو بپذیر این وضعیت برای کسانی که بچه کوچک دارند خیلی سخته. بچه های ما که دائما بین مدرسه حضوری و آنلاین در حال تغییر هستند. اونهایی که وضع مالی خوبی دارن توی خونه پرستار میگیرن بقیه معلوم نیست چکار باید بکنن. خدا کنه سال دیگه این موقع همه چیز برگشته باشه بحالت طبیعی

ممنونم عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.