خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

من و اتیلا 5

هفته دوم کلاس ها فکر کنم جلسه سوم یا چهارم اخر کلاس رفتم نزدیکتر و گفتم 

- اقای پسیانی

- آتیلا (با تحکم)

(باخنده و شرمندگی )- خوب استاد

(یک چشم غره وحشتناک) - آتیلا .... اگه یه بار دیگه بگی استادا (در حال نشون دادن پشت دست )

(خندیدم و با هزار جون کندن گفتم)-خوب اتیلا 

- اها الان شد چی میگی 

- میخوام بگم من واقعا عاشق خودتون و کلاستون هستم عالیه خیلی جاریه مثل یک جویبار  و ادم باهاش هممسیر میشه 

(نگاه عمیق  لبخند از ته دل )- لطف داری دزیره برای منم همینه منم با شما یاد میگیرم و دوباره لبخند از ته دل 

من تمام شجاعتمو جمع کرده بودم تا بهش بگم چقدر دوستش دارم هم خودشو هم کلاسشو  و حرفم حرف دلی بود بخاطر همینم به دلش نشست و این شد شروع دوستی و رفاقتی که ادامه دار بود و البته تا دو سه هفته اینده هر وقت میگفتم اتیلا هزار بار جون میکندم از بس برام سخت بودولی بعد از سه هفته دیگه عادی شد

اتیلا از همه کار میکشید حتی از اونایی که فقط دنبال قرتی بازی و مهمونیو اینجور روابط بودن 

همزمان کارنامه های کنکور هم اومد رتبه دوم کشوری !!! زبان 100 درصد  شیمی الی 75 درصد و یک درس تخصصی 55 درصد بله وقتی انتظاری از خودت نداری طبیعتا استرسی هم نداری و بهترین خودت بودی سرجلسه امتحان !!!!!!!!!!1 

خوب زبان و شیمی که طبیعی بود البته واقعا 100 درصد برای خودمم جالب, و غیر منتظره  بود اما اون درس تخصصی بدلیل خواندن بیشمار مجله دانشمند دانستنیها و خلاصه مطالعات عمومی بود در سها هم جدی شده بود همینطور تمرین تئاتر تقریبا وقت ازاد نداشتم و از صبح تا شب یا سرکلاس بودم یا در حال درس خوندن و پرزنت کلاس های مختلف رو اماده کردن یا سر تمرین ، تمرین تئاتری که برای من سکوی پرتاب شد ....

ادامه دارد ..........

نظرات 5 + ارسال نظر
لیمو دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت 11:38 https://lemonn.blogsky.com

واااای دزیره جون ایول چقدر درصدهات خوووب بودن!

اره عزیزم خودمم متعجب شدم اصلاانتظارشو نداشتم

رعنا یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 20:36

آخی. هر موقع می‌خونم، یه لبخندی می‌آد روی لبام. روحشون شاد. ما که همیشه درگیر غصه و ناراحتی بودیم.

اخ که رعنا جان اون لبخندش همیشه به همه سرایت میکرد

طیبه یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 16:56

عالی.
دمت گرم
فوق العاده ای دزیره جانم

فدای تو طیبه جان مهربونم

ربولی حسن کور یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 12:08 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
ببخشید نتایج کنکور اواخر مهر اومدن؟
آخه نوشتین کلاسهای بازیگری از اول مهر شروع شد و سه چهار هفته بعدش نتایج اومد.

کارنامه کنکور ننتایج که پذیرفته شدیم یا نه که در روزنامه اومدهمون شهریور و لی دوسه هفته بعد از شروع کلاسها کارنامه ها میومد که هر درسی چه درصدی و اینا

عابر پیاده یکشنبه 23 مهر 1402 ساعت 11:04

تشکر میکنم از اینکه خاطرات خودتون رو دارین به اشتراک می گذارید خاطرات و صد البته جذاب و شنیدنی هستند

خیل یممنون از محبتتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.