-
نظر کرده
چهارشنبه 27 خرداد 1394 09:01
میدانی که دیروز چه حالی داشتم وقتی ان تحفه نطلبیده بدستم رسید از شیرینی اینکه یادم بودی مدام دلم غنج میرفت مدام تا شب حسابی بویش کردم بوی عطر پرده خانه خدا را می داد عطر مشک و عنبر و گلاب و زعفران مدام میبویمش و خاطرات مسجدالحرام و شور و حالش در سرم میچرخد و جلوی چشمهایم رژه میرود تو بیادم بودی و همین خیلی بیش از...
-
قهوه ای
یکشنبه 17 خرداد 1394 15:37
میدانی هرچی فکر میکنم ف جان گ.ه همان گ.ه است و ماهیتش تغییر نمیکند و بوی گندش از لای هزار زرورق طلایی و جعبه کادویی بیرون میزند حالا حکایت من است که در فاز گ. هی گیر کردم و هرچه دست و پا بزنم لامصب بیشتر فرو میروم و بوی گندش از زیر دماغم به دهان مبارک رسیده و مزه اش را هم حس میکنم !!!!!!!!!!!!!!!!! خدایا جانم شکرت...
-
دزیره جابجا میشود
دوشنبه 11 خرداد 1394 12:20
از کمی تا قسمتی با اینجا غریبی میکنم یعنی روم نمیشه بنویسم !!!! بهر حال یک ماهی که گذشت ابستن اتفاقات عجیب و غریب بود احتمالا یک جابجایی در محیط کارم داشته باشم و ادامه ماجرای عروس جان و یه سفر خیلی غافلگیر کننده و .............دیگه چی بگم واقعا ؟ اینرسی عجیبی نسبت به تغییر دارم و دیگه باید یهویی هلوپی بپرم در قسمت...
-
کوچ اجباری
یکشنبه 10 خرداد 1394 09:34
تنها چیزی که فکرشو نمیکردم این بود که در آستانه 5 سالگی وبلاگم در بلاگفا در فضای مجازی هم مجبور به مهاجرت بشم بهر حال سه هفته صبر کردم و حوصله ام دیگه سر رفت یعنی به معنی واقعی چینه دانم پر شد !!!!!!1 خوب اینم خونه جدید و من هاج و واج دارم نگاه درو دیوارش میکنم تا باهاش دوست شم