خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

در نیمه راه بهشت

نمیدانم کتاب در نیمه راه بهشت نوشته سعید نفیسی را خواندید یا نه من شانس خواندنش را انهم از کتابخانه زن عموی پدرم داشتم خلاصه داستان  در مورد تازه بدوران رسیده های دهه 40 هست که تا یک دهه قبلش کجا بودند الان خودشان و نور چشمی هایشان در تکاپو برای رفتن به امریکا و اخرهم طیاره اشان نرسیده به نیویورک عزیز سقوط میکند 

خلاصه اینارو گفتم که بگم لاتاری مادرهمسر عزیزمان و ارزوهایش برای فروش خانه و کاشانه و اقامت گزیدن در ان بهشت ینگه دنیایی یکسر با امدن اقا  ترامپ دود شد و رفت هوا !!!!!یعنی انقدرم ادم بدشانس که فرمان اقا ترامپ دقیقا سه روز قبلاز مصاحبه اش امضا شود و ایشان نه تنها وقت سفارت از امارات گرفته باشد که واکسن زه باشد و ......

دلم نمیخواست بخندم ویا خوشحال بشم ولی از شما چه پنهان که کمی تا مختصری کیفور شدیما بسکه دل ما را شکست حالا شما هم مواظب باشینا دل همایونی ازبرگ گل نازک تر است و اگر هوای دلش را نداشته باشید در عین خوش شانسی در هفتاد و خورده ای سالگی و برنده شدن لاتاری همایونی اه میکشد و اینجوری به زمین گرم اق ترامپ میخورید !!!!!

والله ما بدجنس نیستیم خود جنابشان مارا به این درجه از عرفان نائل کردند 

سلام به خودم و همه دوستان

سلام مدتها بود مشغله فراوان باعث شده بود اینجا نباشم خیلی خیلی دلتنگتان بودم همتان ها از گولو ولاله بگیر تا بقیه بله از حال ما اگر جویا باشید یک مامان دزیره تمام عیار تمام وقتیم این وسطها شاید روی پایان نامه دکترا کار کنیم و یا در محل کار وقتی برای استراحت پیدا کنیم !!! سر فرصت و بعد از این که از نوشته هایتان حسابی غرق لذت شدم میام و مینویسم چه خبر  راستی شما چه خبر بیام ببینم