خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

در نیمه راه بهشت 2

خوب در ادامه داستان های اقا ترامپ باید عرض کنم دخترعمو جان که معرف حضور هستن, هم وقتی ما شبیه کدوی قلقله زن بودیم در دوران بارداری - در هشت ماهگی- "بله" را به یک اقای مقیم امریکا گفتن که البته جز همین اقامت ما هرچه نگاه کردیم نقطه جالب توجه دیگری ندیدیم !!! اگر از طرفداران انیمیشن هستین ایشان بدون اغراق کپی انسانی "گرو" هستن در مجموع انیمیشن های من شرور 1 و 2و3 و  منیون هاالبته اون نمک "گرو "رو هم ندارن  باورکنین برای کشف این شباهت بنده سه شبانروز فسفر سوزوندم  بگذریم ..

به هر حال ایشان به این اقا که برای بار دوم ازدواج کردن بله را گفتن و بسیار در پوست خودشان و در پوست بقیه هم نمیگنجیدن که بالاخره در 41 سالگی  نه تنها ازدواج کردن که بلکه راهی ان بهشت زمینی میشوند به کووووووووورررررررررررررررررررررررری چشم حسودان (مدیونین فکر کنین منظور من بودما)خلاصه از همان موقع هم در حال بستن چمدان برای رفتن و ای عجب که دست روزگار از استین اق ترامپ زد بیرون و سد راه سفر هیجان انگیز دخترعمو جان شد

اشتباه نکنین اصلا خوشحال نیستم چه بسا نگرانش هم هستم اما ادمهای احمق همیشه احمق میمانند ووقتی درگیر مقایسه خود با دیگران و حتی رقابت با دیگران میشوند و در نتیجه همین حماقت مرتکب حماقت اینچنینی میشون  باید  بهای ان را هم بپردازند متاسفانه

پ.ن. همایونی هیچ اعتقادی به ازدواج  به عنوان یک امتیاز و یا  اختصاص یک سن خاص به ازدواج ندارد و صرفا بازتابی از عقاید دخترعمو جان در اینجا امده است  بله همچین همایونی روشنفکری هستیم قدرمان را بدانید


پ.ن.2. هفته گذشته به ایشون ویزا دادن خداروشکر


عمه دزیره

بله امروز یک بهمن 97 تبدیل به یک عدد عمه دزیره درجه یک شدیم نی نی خان برادری بدنیا اومد ان شالله که نامدار و سالم و سلامت و شاد باشه 

صد البته که ماجرای بارداری عروس خانوم همداستانی شنیدنیه و در این مورد هم با ایشون داستان داشتیم که سر فرصت مینویسمش حالا ازی فرصت استفاده کنین بیاین فحش بدین به همایونی که فعلا فحش خورش ملس شده و این فرصت فقط 24 ساعته ها گفته باشم  ایکون یک عدد عمه بی جنبه