خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

او

امروز خواندم از همسرش جدا شده  و همسر بیماراست هر دویشان معروفند به اصطلاح سلبریتی  با کوچکترین اشاره  میشناسیدشان !!!

چه حسی دارم هیچ واقعا هیچی

خاطرات رژه میروند از همه ساعاتی و روزهایی که منتظرم گذاشت 

از همه اتفاقات 

دوستان مشترک 

درد .....رنج .......عشق  و دوباره..... درد 

 او را به کائنات سپرده بودم با دعای خیر  پیش همه دوستان مشترک که حالا یا از سر همدردی یا از سر بدجنسی  (این دومی بیشتر) از او خبر میاوردن و داستان ها  از روابطش با همسرش و اینکه چقدر عاشق همن و وای چقدر همسرش ادم حسابی دوست داشتنی و خاص هست!!!!

اوایل احساسات متناقض  ویرانم میکرد بعد تر ها دیگه اهمیت نداشت   

 ان دوستان را هیچوقت نبخشیدم 

به هر حال اورا رها کردم و بخشیدم و سپردم به کائنات و از اعماق قلبم برایش ارزوی خوشبختی کردم با ژان اشنا شدم  و قسمت زیادی از ان زخمها را التیام داد 

امروز خیلی تصادفی خبر جدایی و بیماری همسرش را شنیدم  خوشحال نشدم ناراحت هم نشدم  در واقع دیگه به من ربطی نداره و این رابطه سمی و  تارهای اتری انرژی که  تا سالیان به من وصل بود گسسته شده (امیدوارم یعنی )

به خودم و قلبم تبریک میگم قلب عزیزم از همراهیت در همه زندگی از ضربانت و از مهربانیت سپاسگزارم تقدیم به قلبم 

دوباره عمه شدن

بله نی نی خانم برادر جان بدنیا امد یک فندق خوشمزه بسیار هوشیار در حدی که با ایشان صحبت کردیم و ایشان از همان لحظه اول با چشم باز سعی داشت جواب مارابدهد و با عمه جانش صحبت کند بچم 

بازهم به مناسبت عمه شدن دوباره تا 24 ساعت فحش خورمان ملس شده و به بهترین فحش  نثار عمه ها جایزه میدهیم  جنسیتی هم نباشد  گفته باشیم 

بدون تیتر- بدون حوصله- بدون اعصاب

نمی نویسم که متنم منفی و حوصله سر بر و .... نباشه 

اما حالم همینه  بی انرزی  ملال انگیز  بیحوصله بی هدف  بی انگیزه 

نه دوست دارم کتاب بخونم نه فیلم ببینم نه حتی اشپزی کنم 

نمیدونم چمه شایدم میدونم ولی حوصله شو ندارم 

دیروز یه مطلبی خوندم از الیشاع عزیز چه خوب گفته بود اول خودت دوم خودت و بازم خودت 

ولی من انگار خودم نیستم دیگه  یکی دیگه ام یه دزیره بی حال و حوصله که حوصله خودشم نداره همه روتین ها ماشین وار انجام میشه و نمیشه 

اینستا پر شده از یک خلبان نیرو ی دریایی امریکا که الان فضا نورده و خوشحالی برای تبار ایرانیش !!! خوب عزیزان ایشون سختکوش بوده و تلاش کرده و در کشور ارزوها به ارزوش رسیده مارو سننه ؟ بنظرم الان هندی ها باید به خودشون افتخار کنن که یک ماهنورد رو در ناشناخته ترین جای ماه به سلامت نشوندن با تکنولوژی خودشون و توسط خودشون 

الان میهن عزیزو تبار ایرانی در کجای موفقیت یاسمین جان جا داره ؟ ایا چیزی جز تلاش و ممارست خودش و اون بستری که  کشوری که در اون رشد کرده براش فراهم کرده در این موفقیت نقش داشته ؟ 

با خودمون صادق باشیم واقعیت ما همینه که هست اقتصاد نابود دانشگاه نابود و هر موقعیتی  که با پول و یارابطه میشه بدستش اورد که عینه کثافته حالا هر چی باشه  

شارون

خوب  تا همین دیشب که با تمرکز و دقت فیلم روز ی روزگاری هالیوود را برای بار چندم دیدیم نمیدانستیم این فیلم اشاره ای به مرگ و کشته شدن شارون تیت -پولانسکی دارد 

باور بفرماییدکه از طرفداران رومن پولانسکی شهیر هستیم و کماکان فیلم بچه رزمری  را یکی از بهترین ساخته هایش میدانیم  میدانیستیم همسر اولش کشته شده و داستان های عجیب و غریب 

فیلم فوق الذکرهم چندین بار دیده بودیم و حتما با دقت نبوده و یا تا اخر اخر یعنی بعد از تیتراز نبوده(  شیم ان می واقعا به عنوان یک بازیگر و فن دواتشه سینما  که اصلا انگار ندیدیم )متوجه اصل ماجرا نبودیم 

این دخترک موبور وزیبا مارگو رابی در همه فیلم هایش میدرخشد جدا از شباهت عجیبش به شارون تیت  سرزندگی و شادابی خاصی در ارائه شخصیت شارون دارد که برایمان جالب بود 

 وچه سرنوشت عجیبی شارون تیت وقتی که هشت ماه و نیم باردار بود در خانه اش  با 16 ضربه چاقو کشته شد 

 مصداق واقعی در زمان نادرست در جای نادرست بودن 

دون پایه

در دو ماه گذشته همه عزممان راجزم کردیم که برویم و نشد 

بالاخره در دو طبقه بالاتر از همینجا به یک کارشناس دون پایه تبدیل میشویم بعد از 17 سال سابقه و  15 سالی  که همه اش کار مدیریتی بوده و 13 سالش بدون پست یا هرگونه مزایایی  بله باورش سخت است و لی همایونی نمونه بارزی از مدیران لایق و بی چشمداشت مملکت است که شوت شد به بدو استخدام با مدرک دکترا!!!!! 

 دو جا میشد برویم و دون پایه نباشیم اما به نور زندگیمان پرنسس کوچکمان فکر کردیم که کلاس اولی است و تا 6 شب هم به او نمیرسیدیم لذا همه چیز فدای یک تار موی او 

بهتر بود میرفتیم و ناخن کار میشدیم هم پولش بهتر بود و هم شرافت خودمان را نگه داشته بودیم و برده سیستم ناکارمد  نمیشدیم همه مدیران تازه وارد دستی بر اتش مداحی دارند زیبا نیست؟!!!

حالمان خوب است؟  مسلم است که نیست و با سیلی صورتمان را سرخ میکنیم که بله ما اهمیتی نمیدهیم ولی درواقع چرا اهمیت میدهیم و جگرمان خون است