خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

سال جدید سال نو سال صفر

سلام وصد سلام به همه دوستان و عزیزان و بزرگواران 

سال نو مبارک و امیدوارم بهترین سال باشه برای هممون  بهتر از همه سال های گذشته 

خوب.....خوبین؟ خوشین؟سلامتین ؟خوش گذشته تعطیلات ؟ 

متفاوت ترین نوروز مان را دراین سال صفرمان در ینگه دنیا دو پلاک مانده به  قطب شمال  گذراندیم سفره هفت سینمان کامل بود و سبزه را خودمان سبزاندیم برای اولین بار با پرنسس  که هیجان داشت برای هر روز نگاه کردن به سبزه و روئیدن و رشد هر روزه 

چهار شنبه سوری  یک تجمع و مهمانی خیابانی بزرگ در یکی از میادین تورنتو  برگزار شد که ما هم در ان شرکت کردیم  و هم جیغ زدیم و هورا و هم رقصیدیم و خلاصه جو بینظیری بود و جای شما سبز خیلی خوش گذشت 

سال تحویل بیدار شدیم و قبل از ساعت 5 و یک دقیقه صبح که لحظه تحویل سال بود اینجا  شمع ها را روشن کردیم و عود.... و ژان و پرنسس هم بیدار شدن و بلافاصله با قبله عالم و ماه مان  تصویری صحبت کردیم همینطور با پدرجون و مادر همسر جان .و بعدش شال و کلاه کردیم رفتیم کالجمان !!!و پرنسس به مدرسه رفت و اینطور بود که یک نوروز تعریف نشده را تجربه کردیم در روز سیزده بدر سبزه مان را با زان و پرنسس چند ده گره  زدیم و به دریاچه کنار خانه انداختیم و برای پرنسس توضیح دادیم چطور ارزو میکنیم گره میزنیم و به طبیعت میدهیم تا ارزویمان پرورده شود و به ما برگردد توسط مادر زمین 

در این سه هفته اندازه دوسال درس خوندیم و گزارش و تکلیف و پرزنت اماده کردیم  و با هفت جد و ابادمان ملاقات کردیم 

هوا نسبتا بهتر شده و بهاریه به شکلی که یک روز 20 درجه و روز بعد برفی هست!!!!نمیدونم طبیعت و حیوانات چجور خودشونو با این تغییرات سازگار کردن واقعا اب و هوا اینحا وحشی است وحشیه وحشی

داستان های بیشماری از استادمان و جو کلاسمان داریم که سرفرصت میایم و با شما به اشتراک میگذاریم 

ماچمان به لپتان عیدیتان هم محفوظ



ماده گرگ

هر روز صبح خروسخون کیف و کتابمونو جمع میکنیم میریم پی کسب علم و دانش  راستش درس خوندن به زبان غیر مادری خیلی سخت است و از ان چیزی که تصور میکردیم هم سخت تر است 

به هر حال  ما ماده گرگیم !!!!ان طور که دوستان تئاتری فرانسویمان به ما لقب داده بودن  ماده گرگ  یکی از داستانک های ادگار الن پو هست اگر دوست داشتین برین بخونین  به هر حال 

اولین بار  لویی استاد تاریخ ادبیات هنرمان  ما را به این لقب مفتخر کرد وقتی در حال بحث در مورد فلسفه خیام و صادق هدایت و... بودیم و انقدر بحثمان در کلاس داغ بود با همکلاسی هایمان یک  ان  دیدم  لویی دور ایستاده و خیره به من لبخند میزنه گفتم چی شد و همه کلاس خندیدن من هنوز گیج بودم که چه سوتی دادم لویی گفت چند روز پیش به همکلاسیات گفتم دزیره منو یاد شخصیت اصلی داستان ادگار الن پو میندازه ماده گرگ!!!! اول فکر کردم بد متوجه شدم  "ر" یواش کشیدم کنار گفت برو و کتابشو بگیر و بخون توی کتابخونه هست 

رفتم و مجموع داستانهای ادگار الن پو رو گرفتم و اون شب تا صبح کتاب رو خوندم و کلی خندیدم 

حالا که سنی ازمون گذشته و وارد مینسالی شدیم روزبه روز بیشتر متوجه میشم چقدر لویی درست میگفت  یادش بخیر 

جنگجوی درونم  با چنگ و دندان در حال جنگیدنه 

اینجا بوی بهار میاد و هوا یک کمی بهتر شده و ساعت تابستانی هم از 9 مارچ یعنی دیروز شروع شده 

استادمان به شدت سختگیر است و پوست از کله مبارک کنده 

هر روزمان به نوشتن مقاله گزارش و اماده کردن پرزنت های مختلف میگذره 

در حال حاضر در تعطیلات March Beark به سر میبریم 

یک چیز بامزه استاد گفت در گوگل کلاس روم این مطلب و این مطلب حدود دو صفحه پشت و رو کلاسوری  را به دفتر خود منتقل کنین و همه نوشتیم دوهفته بعد خیلی شیک دفتر همه را نگاه کرد مشقمان را چک کرد و بعد از حدود سه دهه و اندی مشقمان خط خورد !!!!!!!!!!!!!فی الواقع ترکیدیم از خنده 

دیگه چی بگم ؟ دلم برای همگی تنگ شده و عذرخواهیم بابت کمرنگ بودنمان اما چه کنیم که اصلا وقت برای خاراندن سر مبارک هم نیست و در اکثریت مواقع از ژان برای خاراندن کله ای که در شرف کچال شدن است کمک میگیریم 

یادتان نرفته که هفته دیگه تولد همایونی است  در واقعیت هم امسال ما تازه از خودمان متولد شدیم بنابراین سال نو هم برای خودمان و هم در تاریخ خورشیدیمان سال صفر محسوب میشود 

زین پس هم مبدا تاریخمان را هجرت خود بزرگوارمان تعیین میکنیم  بله 

روز  زن هم به خودمان و دیگر بانوان توانمند و جنگجو تبریک میگوییم باشد که دنیا را پر کنیم از شادی عشق و زنانگی 

پ. ن. هم دوست هم کلاسی به صحنه اسکار رفت با فیلمش هم دوایرانی برای یک انیمیشن اسکار گرفتن که به نظرم بینظیر بود  بیش باد 


به کجا چنین شتابان

هشت ماه است که به این سرزمین کوچ کردیم 

روزی که پروسه را کلید زدیم در اکتبر 2018 دلار11000-10000 تومن بود 

وقت انگشت نگاری اگوست 2022      35000

وقت چمدان بستن و لندینگ ژوئن 2024            59000

حالا 8 ماه گذشته 90000

ما یک سور زدیم به اصحاب کهف 


به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا 

silo

خیلی وقت بود سریال درست و درمون ندیده بودیم  این سریال رو به شدت پیشنهاد میکنیم کشش داستان مثل سه فصل اول لاست هست 

خلاصه که کل دوفصل در دو روز دیده شد و در کف بقیه داستانیم و متن کتاب هم برای دانلود نیست متاسفانه یعنی ما از اینجا نمیتوانیم پرداخت کنیم که یک نسخه اش را داشته باشیم از بقیه ماجرا 

حالمان نه بد هست و نه خوب  کلا شل کردیم !!!

در یک دوره کاراموزی پذیرفته شدیم و هر روز عینه بچه مدرسه ای ها کیف و کتابمان را برمیداریم و راهی میشیم 

گردنمان امانمان را بریده  لذا گردنش نمیگیریم !!!!

silo

خیلی وقت بود سریال درست و درمون ندیده بودیم  این سریال رو به شدت پیشنهاد میکنیم کشش داستان مثل سه فصل اول لاست هست 

خلاصه که کل دوفصل در دو روز دیده شد و در کف بقیه داستانیم و متن کتاب هم برای دانلود نیست متاسفانه یعنی ما از اینجا نمیتوانیم پرداخت کنیم که یک نسخه اش را داشته باشیم از بقیه ماجرا 

حالمان نه بد هست و نه خوب  کلا شل کردیم !!!

در یک دوره کاراموزی پذیرفته شدیم و هر روز عینه بچه مدرسه ای ها کیف و کتابمان را برمیداریم و راهی میشیم 

گردنمان امانمان را بریده  لذا گردنش نمیگیریم !!!!