خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

یه بغل بزرگ خیلی حقیقی

«در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود.‏»


ماچ همایونی به لپ همه شماهایی که کامنت مینویسین و با کلمات  محبت امیزتون روح و دل همایونی رو شاد میکنین باید در غربت باشی هیچ کس رو برای درددل نداشته باشی و سنگ زیرین اسیاب باشی برای حمل بار خانواده تا بتونی درک کنی من چی میگم  به کلمات نمیاد قدرت و انرژی که کلمات و محبت شما به من منتقل میکنه از همتون مخصوصا اقای دکترربولی حسن کور ، ترانه جون ،کامشین جون، لیموی عزیزم ، زری جون،  آسمان اتشین عزیز،عمه خانوم اقدس الملوک،سمیه عزیز،رضوان جان ،اعظم خانم ،مامان فرشته ها ،شادی جانم ، سوسن خانوم ،سیما عزیز ،درنا ،مهتا   و.... همه دوستان الان که دارم مینویسم اسم همه یادم نمیمونه

 خیلی درجه یک هستین قدردان محبت همیشگیتونم وجود و کامنتهاتون دلگرم کننده است و روزم رو میسازه خداحفظتون کنه برای همایونی 


پ. ن.ترنج جانم، الف.پلف و زهرا جون کامنت خصوصی و پیامتون دریافت شد خیلی خیلی از محبت شما عزیزان سپاسگزارم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد