خوب برگشتیم با کوله باری از خاطرات خوشمزه گروه خیلی باهم جور شده بودیم حتی با اقای حراستی !!!به هر حال خیلی سفر خوبی بود به غیر از سرما البته
وقتی برگشتیم دیدم چند تا پیام از اقای دستیار کارگردان روی پیام گیر خونه است برای هماهنگ کردن قرار فردای روزی که رسیدیم بهش زنگ زدم و گفتم سفر بودم و جای شما خالی کلیم بخاطر جشنواره چخوف بهش پز دادم!!! قرار هماهنگ شد قرار شد برم دفترشون در حوالی میدان ونک دفتر پروژه تاریخی خلاصه که رفتم و اونجا منتظر بودم کارگردان رو ببینم که همون اقایی که کستینگ میکنه و به خانمبازی و زنبارگی مشهوره اومد!!!و ایشون مسئولانتخاب بازیگران بود تا منو دید با خنده و حالت مسخره کردن گفت تو چقدر شکل خانم معلمایی!!!
- معلما مگه شکل خاصین؟!!
- بنظرم اومد شکل خانم معلمایی
-عجب!!!
-اره دیگ شبیهشونی ولی ما نقش خانم معلم نداریم
احساس معذبی میکردم مخصوصا از حالت خیرگی نگاهش و لحن مسخره اش دستیار کارگردان یک اقای جوان و محترمی بود گفت اقای فلانی خانم دزیره کاندید نقش ... هستن و اقای (کارگردان اصلی )هم تایید کردن و امروز اومدن برا ی تست و تست گریم
-به نظر من که بهش نمیخوره برگشت سمت من و بی تعارف گفت وقت خودتو تلف نکن بنظرم تو بدرد این سینما نمیخوری نه فقط کار ما
در لحظه به من خیلی بر خورد متعجب نگاهش کردم
- اونوقت چرااز نظر شما اینطوریه ؟و با همون لحن خودش خندیدم البته خنده ام عصبی بود
اصلاانتظار نداشت جوابشو بدم خوب باید بگم برای اون کار تاریخی و نقشی که من کاندید بودم ایشون یکی رو از تیم خودش در نظر داشت ایشون از قرار داد هرکسی به سینما معرف ی کنه درصد برمیداره و بچه های خودشم در هر کارباربط و بی ربط نقش میگیرن !!!
به هر حال که من برا یاون نقش تست دادم ولی از اول هم میدونستم ایشون نمیزاره ن انتخاب بشم
بعدش اقای دستیار بهم زنگ زد و کلی عذرخواهی کرد ولی واقعا هم خیلی ناراحت بودم هم خیلی بهم توهین شده بود بخاطر لحن بی ادبانش و البته اولین نه رو شنیده بودم اونم بعد از اون همه حال خوب که ناشی از سفر بود
با گریه به کچل زنگ زدم و گفتم چی شده اونم باصبوری گوش داد گفت بیابریم تئاتر ببینیم و باهم قرار گذاشتیم و رفتیم تئاتر بعدش کلی باهم حرف زدیم و کچل گفت نباید جواب اقای فلانی رو میدادی ادمه کینه ایه و متاسفانه در سینمای ما ادم مهمیه اما حالا کذشته ....
مرور زمان بهم ثابت کرد که حق با کچل بود
اصلا انگار دارم مجله سینما میخونم بدون سانسور و رتوش
اگر شد یکبار در باره حاشیه هایی که با عنوان ( me too) در سبنما بوجود آمد صحبت کنید آیا حرفایی که بازیگران زن می گفتند برخواسته از واقعیت بود !؟
البته اکر مایل بودید
راستش من جای اون خانمها نبودم و نمیتونم قضاوت کنم ولی یک چیزی رو میدونم تعرض و تجاوز باخشونت و بزور خیلی امکانش کم هست اما سو استفاده از موقعیت چرا فت و فراوان
یه مثال بزنم مثلا یکی از هنرپیشه های معروف هالیوودی هم جزو همین کمپین بود در واقع به ایشون پیشنهاد شده بود که اگر با من باشی فلان نقش رو بهت میدیم و ایشون اینکارو کرده بود همون نقش باعث معروف شدنش شد و بعد از سالها وقتی معروف شده اومده میگه می تو خوب عزیزم از اول تن به اونپیشنهاد نمیدادی و راه سختو انتخاب میکردی چه بسا که اصلا معروف نمیشدی !! یا مثل من عطای این کار رو به لقاش میبخشیدی اماوقتی قبول کردی یعنی بهای رسیدن به هدفت رو به این روش پرداختی الان دیگه نمیتونی بگی می تو !!! این پویش واسه اونایی هست که بزور وادار و مجبور به تعرض و یا تجاوز شدن
ولی فقط دختر بزرگش قابل تحمله
کوچیکه که افتضاحهههههههههههه
کلهم اجمعین ازشون متنفرم پرمدعاهایی که از رانت خانوادگی استفاده میکنن مدعی هم هستن
ایشون رو چه خوب بدون بردن اسمشون معرفی کردین. هر چی بازیگر بی استعداد و پر از عملهای زیباییه؛ ایشون زحمت کشیدن بقیه هم که چنین خدماتی براشون نداشتن پولشون ملاک بود!
اره عزیزم جالبه بدونی فقط از یک قرارداد بر نمیداره به عنوان مثالیک یاز قدیمیای سینما الان 30 سال هست که داره کار میکنه چهره شناخته شده ایی تا همین الان از کلیه قراارداداش چهفیلم و چه سریال درصد معنی داربرمیدارهو بله ن. ض دقیقا با پرداخت پول هنگفت به ایشون وارد شد
سلام. یه بار که فرصت داشتید بگید اصولا چرا انتخاب بازیگر باید به عهده کسی به جز کارگردان باشه ؟توی ایران این شغل ایجاد شده یا همه جا هست ؟ یه موقع مصاحبه مثلا نویسنده رو میخونم میگه من موقع نوشتن فیلمنامه به فلانی فکر میکردم ، به نظرم درست ترِ تا اینکه یهو یکی از بیرون بیاد و نقش بچینه . به صورت خاص شریفی نیا که انتخاب بازیگر میکنه خیلی جاها اصلا به نقش نمیخوره ولی خودش رو میچپونه، بعد من به این فکر میکنم چرا کارگردان اعتبار خودش رو میبره زیر سئوال!
این شغل در همه جا هست اما فقط در ایرانه که انقدر به گند کشیده شده
بله ایشون اصل چپاندن هستنن خودشون و دختراشونو و ادمایی که میارن معروفن به چپوندن به هر قیمت
چه ناراحت کننده!
البته من همیشه اخبار این مدلی میشنیدم اون موقع ها!
و اصلا شاید کسی مثل شما که خیلی به جایی و فرد خاصی وصل نبوده بیشتر جای تعجب داشت که تو چنین جمع هایی بتونه بره بالا. در واقع نشون میده چقدر توانمند بودین که بدون حمایت های اینچنینی جلو رفتید
ممنونم از لطفتون
چی بگم والله
سلام دربره جون خوبی
چندین وقته خواننده نوشته های دوست داشتنی شما هستم و۲۰ سالی هست از ایران مهاجرت کردم دیشب تو خواب یادم آمد سال ۸۲ که داشتیم میرفتیم کانادا یه خونه اجاره کرده بودیم تو خیابون مهران یه خانم جوانی آمد به اون خونه میگفتن بازیگر هستن و اونجا رو اجاره کرد من حتی اسمشون رو یادم نمیاد همش به ذهنم آمد نکنه اون خانم شما بودی همش حس فضولیه خواهر اگه خواستی کامنت منو تایید نکن
سلام عزیزم چه وقت درستی مهاجرت کردی
نه من نبودم عشقم در خیابان مهران نبود!!!
سلام و صد حیف
منم ندیده میگم تو بهتر بازی می کردی قطعا و صد در صد
فدات عزیزم
نمیدونم
باید ببینمتون تا بتونم نظر بدم
با یک نگاه فهمیده برای خودت ارزش قائلی و اجازه جسارت(بخون نُنُر بازی)بهش نمیدی تا با خیال راحت لودگی کنه.
بله عزیزم دقیقا همین بود چون بع ها از افراد دیگه ای هم اینو شنیدم که با یک نگاه متوجه شدن من باج نمیدم اما اونموقع تجربه ام مثل الان نبود و همه چی رو به خودم میگرفتم
سلام
حق داشتین که ناراحت بشین.
جناب کارگردان نمیتونست نظر ایشونو وتو کنه؟
سلام مجدد
راستش انگار همه یجورایی از ایشون حساب میبردن نمیدونم حتما میتونسته ولی چون احتمالا کل کست رو ایشون میبسته گفته ولش کن یه بازیگر گنام ارزش نداره بااقای فلانی سرشاخ بشم !! واقعاتا الان هم نمیدونم چراانقدر با من بد بود و اصلا چرا اونطوری و با اون لحن اون حرفا رو گفت