خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خدایا مارو گاو کن !

خوب از کمی تا قسمتی دیوانه شدیم که مادر شوهر گرامی لاینقطع در مورد لاتاری و فرم هایش و برنامه های اینده اش مانیفست صادر میکند

  از حرف شهین خانوم که چند سال پیش برنده لاتاری بوده و همسایه اشون هست تا سرچ اینترنتی 

تا زحمات بی شائبه دخترشان که زحمت کشیدن و فرمشون رو در دو روز متوالی پر کردن و هزار بار به روی ما و خود ایشون اوردن و 

هزار بار پرسیدن یک سوال

  از اینکه منزل هزار و خورده ای مترشان را خواهند فروخت و خواهند برد و در ان بهشت زمینی خانه ای خواهند خرید به نام دختر و پسر شان  به طور مساوی تا بتوانند همزمان از حقوق بازنشستگی ان کشور هم استفاده کنند !!!!!!!!!

خدایا  جانم  شکرت بابت همه چیز ولی قربون حکمتت لطفا به سن برنده ها و جنبه اشون دقت کن 

خدایا جانم من به عنوان عروس این خانواده تا حالا و همین لحظه نه چشمداشتی به ان خانه داشتم و نه دارم علیرغم اجاره نشینی  خدایا جانم  از یه راه شاد خودت بهمون تمکن بده که نیازی به هیچ کس غیر از خودت  نداشته و نداریم  

خدایا جانم من دیگه حوصله ام داره از دست ایشون سر میره ها گفته باشم 

پ. ن. تیتر  برگرفته از دیالوگ فیلم فوق العاده" ابد و یک روز "


نظرات 1 + ارسال نظر
سرن دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 18:31 http://serendarsokoot.blogsky.com/

ول کن نیست حالا حالاها از قضا!

واااااااااااااااای سرن جان در شرف دیوانگی ام بخدا ماشالله بجونش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.