خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

خاطرات دزیره

روزهای رنگی رنگی دزیره و ژان

طلایی و شکری (برای مخاطب خاص)

طلایی و شکری            طلایی و شکری                         طلایی و شکری 


مزه  مزه میکنم  این طعم طلایی و شکری که دوست جانم که برایش ابراز دلتنگی کرده بودم برای طعم امسالم ارزو کرده 

دوست جانم که چینی دلش از برگ گل نازک تر است و لطیف تر...   دوست جانم که قبلتر ها روزی دوسه بار به وبلاگش سر میزدم ودلم باز

 می شدو روزم ساخته می شد 

 دوست جانی که ندیدمش ولی خیلی شبیه فرشته هایی است که صاف از وسط اسمان پرت شده اند پایین با یک برگه ماموریت در دست برای خوب کردن حال زمینی ها ...برای لطیف کردن این دنیا ...برای پاشیدن همان پودر جادویی طلا و شکر به زندگی ...

دوست جانم را ندیدم ولی مطمئنم هر جا می رود  رد پودر طلایی و شکری  را بجا می ماند  دوست جانم ..............

اخ که دلم بیشتر تنگ شد  نوشته های اخیرش را خواندم واشکم جاری شد  ارام.... ارام ..... از لطافت طبعش از محبت و عشقی  بی ریا که در کلمه کلمه اش جاری بود 

دوست جان محبتی عمیق در قلبم به تو احساس میکنم بی انکه دیده باشمت بی اغراق به اندازه محبتی که به  نزدیکترین و صمیمی ترین دوستم  دارم که دوسال است ندیدمش 


نظرات 1 + ارسال نظر
نوشا سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 11:57 http://noosha.blogsky.com/

سلام دزیره
خوبی دختر کاراملی؟
تو لیاقت شکر و عسل داری عزیزم
و چقدر خوبه که داری بیشتر مینویسی
من اخه دوست دارم بخونمت
ولی تنبلوس هستم
همش خاموش میخونمت

سلام عزیزم خواهش میکنم ممنون از لطفت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.